
راز تحویل به موقع و کاهش زمان تحویل
ایجاد برتری های رقابتی با تمرکز روی استراتژی زمان بندی کار.
برنامه ریزی و زمان بندی کار را می توان عاملی مهم در ارتقاء توانایی تحویل به موقع و کاهش زمان تحویل دانست
این دو را می توان پارامتری دانست که جایگاه شما را در جایگاه رقابتی مشخص می کند. با افزایش میزان رقابت در سال های گذشته این موضوع در سال های اخیر بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. فقط بهترین کارگاهها توانسته اند به ادامه حیات بپردازند. و همچنین شرکت هایی که کیفیت خیلی خوبی ارائه می دهند و یا شرکت هایی که از لحاظ فنی و تخصصی بهترین جایگاه را دارند. با توجه به این مفاهیم می توان جایگاه واقعی برنامه ریزی و زمان بندی را درک کرد.اما در این که برنامهریزی و زمان بندی ،چالش های خاص خود را دارد، و هر زمانی که ما با چالشی روبرو میشویم نیاز است تا برنامه زمانی خود را به روز کنیم شکی نیست.
به روز رسانی برنامه زمانی به خودی خود زمان بر میباشد. در ادامه به ارائه چند چالش عمده میپردازیم که باعث اجباری شدن انجام بروز رسانی میشود:
- تغییر نظر مشتری
- فروشندگان همیشه قابل اطمینان نیستند
- تغییر وسیع در قیود و ترکیبات
- کارکنان همیشه تخصص های کافی و لازم را ندارند و انضباط نمی تواند همیشه حکم فرما باشد
- عدم قابلیت اطمینان زیاد به فرآیند
- خرابی ابزار و دستگاه
- کیفیت در حد عالی نباشد
- دادههای به راحتی در دسترس نبوده، میزان دقت و قابلیت ارتباط با دادهها نیز خوب نباشد
- ارتباط بین انبارها سخت است.
معمولا کارگاههای قالب سازی توانایی تولید زیاد یک قطعه را ندارند. بنابراین تجمع کارهای تعمیری،اورژانسی از یک هفته به هفته دیگر متفاوت خواهد بود که سبب میشود تا محدودیتهای کارگاه و ظرفیت تولید کارگاه بین هفتههای مختلف متفاوت باشد، بنابریان تحویل سر وقت به عنوان چالش واقعی مطرح است.
اغلب کارگاه ها برای انجام تحویل به موقع و کاهش زمان تحویل استراتژی هایی اتخاذ میکنند- برای مثال، به روز رسانی ERP یا نرمافزار برنامهریزی، استفاده از تکنیکهای پشتیبانی و یا استخدام متخصص- اما در اکثر موارد در نتایج اخذ شده تغییر قابل توجهی رخ نمی دهد. و روش های به کار گرفته شده می تواند بعضی از مشکلات سطحی را حل کند اما نمیتواند مشکل را ریشه کن کند. بنابراین چگونه میتوان ریشه مشکلات را خشک کرد؟ چگونه می توان جدول برنامه ریزی خود را به روز کرد؟
راه حل محرمانه
راز حل این مشکل عدم توجه به بهرهوری است. زمانی که شما اشتیاق انجام این موضوع را دارید و سیستم برنامه ریزی مناسب تری را جایگزین میکنید، در حقیقت وضعیت میانی ایجاد میکنید که تمام پارامترهای تغییر پذیر که در زیر لیست شده است را جذب کند. اگر شما مشتاق استفاده از این روش هستید و رقبای شما کماکان در حال توجه به بهرهوری میباشند، میتوانید برتریهای رقابتی خیلی خوبی به دست آورید.
معنی بهرهور بودن چیست؟ معنی مشخص شده از Dictionary.com عبارت است از “عمل کردن و پیاده سازی یک عمل خاص به بهترین شکل با صرف کمترین میزان کار و کمترین اتلاف زمانی.” پول و هزینه را نیز میبایست به این تعریف افزود. یکی از راههایی که میتوان در محیط کارگاه بهره وری را افزایش داد این است که از تمام ظرفیت های کارگاه بهره برد یعنی تمام افراد و دستگاهها مشغول به کار باشند و از اتلاف ظرفیت ها پرهیز کرد تا به بالاترین میزان بهرهوری دست یافت.
اما برای اینکه تمام ظرفیت های ما مشغول به کار باشند، منوط بر این موضوع است که کاری برای انجام وجود داشته باشد، و به منظور افزایش میزان کار ، افزایش ظرفیت ها، باید تمام بخش های کاری دارای نیرو باشند. “آماده به کار بودن” به معنی فعال بودن در فرآیند کاری است.
این موضوع میزان کارهای در حال انجام را افزایش داده و قدرت کار را در مراکز کاری بالا میبرد. این موضوع، احتمال اینکه تمام مراکز کلیدی شما کاری برای انجام داشته باشند را افزایش می دهد. این شرایط مخصوصا در کارگاه هایی مطرح می شود که شرایط کاری از هفتهای به هفته دیگر متفاوت باشد. این کاری است که برای افزایش بهرهوری استفاده می شود.
مطابق قانون لیتل (Little) ارتباط مستقیمی بین تعداد کارهای در حال انجام و زمان تحویل وجود دارد. هر چقدر میزان کارهای در حال انجام بیشتر باشد، زمان تحویل نیز زیاد خواهد بود. شکل ۱ نمایشی از ارتباط بین میزان کارهای در حال انجام و زمان تحویل است.
هر چقدر میانگین کارهایی که در صف انجام هستند بیشتر باشد، زمان تحویل محصولات نیز افزایش پیدا می کند. مثال ۱ بیشترین کار در حال انجام و طولانی ترین زمان حویل را داراست. و مخالف آن، مثال ۳ کمترین کار برای انجام و کوتاه ترین زمان تحویل را دارد. بنابراین، هر چقدر کارهای در حال انجام خود را افزایش دهید، زمان تحویل خود را نیز افزایش دادهاید- نیازی به ذکر هزینه ای که شما برای مواد خام پرداخت کردهاید نیست.
این آخر بحث نیست – توانایی تحویل به موقع سفارشات نیز کاهش خواهد یافت -. دیاگرام نشان داده شده میزان تغییر پذیری را نشان نمی دهد. اما اگر نمایش می داد، به احتمال زیاد چنین نتیجهای را در بر داشت که میزان تغییر پذیری در زمان تحویل شما با بیشتر شدن تعداد سفارشات در صف تولید، افزایش می یابد.
افزایش تعداد فرآیندهای در حال انجام همچنین می تواند تاثیر زیادی در کیفیت داشته باشد. اکثر خطاهای رخ داده در همان مراحل ابتدایی رخ می دهد، اما پی بردن به این خطاها بعدها و در دیگر مراحل تولید انجام می شود (معمولا در بازبینی و بازرسی نهایی). اگر تعداد کارهای در حال انجام افزایش یابد، میانگین زمان تحویل نیز بالا خواهد بود، که منجر به تاخیر زیاد بین مراحل شروع تولید و بازرسی نهایی می شود. و با توجه به اینکه زمان زیادی سپری می شود، امکان یافتن مشکل ریشهای کیفیت و حل آن نیز مشکل خواهد بود. بهبود دهی فرآیند و قطعات نیز سخت خواهد بود، بنابراین، هر چقدر زمان کاری فرآیند افزایش یابد، امکان تشخیص مشکلات موجود در فرآیند نیز سخت تر خواهد بود.
تمام این مسائل منجر به درک عدم توجه به موضوع بهرهوری میشود. اگر از تمرکز بر بهرهوری دست بردارید و فرآیندهای در حال انجام را کاهش دهید، چنین اتفاقی خواهد افتاد:
- زمان انتظار کاهش می یابد
- زمان تحویل کاهش می یابد
- قابلیت پیش بینی زمان تحویل افزایش می یابد
- توانایی تحویل به موقع افزایش می یابد
- کیفیت بهبود می یابد
- گردش پول نیز افزایش می یابد.
در نتیجه این بهبودها، زمان تحویل سفارشات شما بسیار کمتر (اگر فرآیند را به درستی پیادهسازی کنید)از زمانی خواهد بود که شما پیش بینی کردهاید. اولا، سبب میشود شرایطی پیش بیاید که بتوانید میزان تغییر پذیری را در حد قابل قبول حفظ کنید و کارایی خود را در بهبود زمان تحویل افزایش دهید. ثانیا، تغییر ایجاد شده بسیار بزرگ است و شما می توانید زمان تحویل به مشتری را کاهش دهید.
خلاصه
ترکیب کاهش زمان تحویل، ۹۹ درصد ، منجر به افزایش جنبه های رقابتی کارگاه خواهد شد. درک این موضوعات سخت تر از به زبان آوردن اتمام فرآیند است، اما از لحاظ فیزیکی پیاده سازی این موضوع سخت نیست، چالش موجود فقط از لحاظ ذهنی است زیرا شما درک مستقیمی از رویکردی که پیش رو دارید به دست نیاوردهاید. زمان کافی برای درک جنبههای منفی تمرکز روی بهرهوری را روی زمان بندی کارگاه خود ببینید.
منبع:Mold Making Technology
ترجمه:ایران ملد