مختصات ایران در دوران گذار «فولاد جهانی»
در چنین شرایطی تولیدکنندگان محصولات فولادی در سالهای اخیر توجه ویژهتری به موضوع صادرات فولاد کردهاند و توانستهاند میزان صادرات خود را تا مرز ۱۰۰ درصد با رشد مواجه سازند و اکنون پیش بینی میشود صادرات به ۸ میلیون تن در سال نیز برسد. در شرایط فعلی اما با توجه به اینکه نگرانی از بابت تامین نیاز داخلی وجود ندارد محدودیتی نیز در زمینه صادرات از سوی دولت پدید نیامده که این امر با توجه به سطح پایین تقاضا در بورس کالا از یک طرف و معاملات مختصر در بازار آزاد از سوی دیگر قابل اثبات است و همین موضوع باعث شده تا ایران بتواند در زمینه صادرات محصولات فولادی روند موفقی از خود به نمایش بگذارد. اینکه این موضوع تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد بستگی به مولفههای متعددی دارد که در این گزارش تلاش میکنیم به آن بپردازیم.
تغییر فاز در بازار جهانی فولاد
بررسیهای مختلفی در این زمینه صورت گرفته که نشان میدهد بازار جهانی فولاد در حال یک تغییر وضعیت جدی است. چین در حال تغییر فاز است. تولید در این کشور طبق برنامههایی که دولت شی جین پینگ اعلام کرده باید کاهش یابد. البته به رغم کاهش ظرفیتهای تولید در این کشور هنوز میزان تولید کاهش نیافته است با این حال چین به شدت به دلایلی همچون نیاز به کاهش عدم توازن در بازار جهانی فولاد و تعدیل مثبت در قیمتها و همچنین کاهش آلودگیهای ناشی از تولید فولاد در تلاش است تا ظرفیت تولید و حتی سطح تولید را کاهش دهد. در کنار این امر برنامه دیگر کاهش صادرات فولاد و برنامه تقویت مصرف داخلی تولیدات فولادی چین را در سالهای پیشرو خواهیم داشت که این مساله باعث کاهش صادرات این غول فولادی ۸۰۰ میلیون تنی در سالهای آینده خواهد شد.
هفته گذشته در گزارشی با بررسی آثار این موضوع گفتیم که این امر باعث تغییر فضا در بازارهای صادراتی میشود؛ بهطوریکه بازیگران این حوزه ممکن است با مختصات جدیدی روبهرو شوند که از جمله این بازیگران باید به ایران اشاره کرد. اولا در صورتیکه چین از بازارهای جهانی فولاد خارج شود بازارها بهصورت منطقهای درخواهند آمد و ایران در منطقه منا از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است. هم از منظر کیفیت و هم قیمت، تولیدکنندگان فولاد ایرانی از موقعیتهای مناسبی بهره مند هستند و اکنون به خوبی بازارهای مهمی حتی در اروپا را تحت پوشش خود دارند و این در حالی است که همیشه مهمترین رقیب برای تولیدکنندگان ما فولاد چین بود که حتی از منظر کیفی نیز وضعیت مناسب تری نسبت به ایران ندارد؛ هرچند به دلیل بازدهی بالایی که به نسبت مقیاس تولید دارد قیمت مناسبی را به بازار پیشنهاد میدهد. ایران بهترین جایگزین محصولات چینی برای کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است و فرصت بسیار خوبی را در اختیار دارد تا بتواند از بازارهای این منطقه استفاده کند.
این موضوع به دلیل بالا بودن امنیت این بازارها در مقابل بازارهای اروپایی از اهمیت زیادی برخوردار است. اروپا پیش از این فولاد ایران را تحریم کرده بود و این موضوع برای سالها به یکی از معضلات جدی بازار صادراتی فولاد تبدیل شد ولی اکنون با رفع تحریمها روی خوشی به محصولات ایرانی نشان داده است هرچند در یک سال گذشته این بار بهانه دیگری را برای بستن دروازههای خود به روی فولاد مطرح کرده و آن موضوع دامپینگ در حوزه فولاد است. اروپا تلاش کرد در یک سال گذشته با این بهانه مانع از ورود فولاد ایران شود؛ هرچند هیچگاه نتوانست آن را اثبات کند اما وضع تعرفههای گوناگون در حوزه محصولاتی همچون ورق فولادی که بارها شنیده شد از جمله این اقدامات تهدیدآمیز بود.
هزینههای بالای مالی تهدید فولاد ایران
البته در این زمینه چالشهای فراوانی از سوی فعالان این حوزه مطرح میشود که نشان میدهد دستیابی به بازارهای جهانی به این آسانی هم نبوده بهعنوان مثال درست است که دسترسی به مواد اولیه تولید فولاد به آسانی صورت میپذیرد، اما هزینههای مالی در ایران بسیار بالا و اثرگذار است. برخی معتقدند هزینههای مالی اثر بزرگی بر قیمت تمام شده ندارد این در حالی است که فعالان این حوزه با اشاره به هزینههای تامین مالی در داخل میگویند باید هزینههای مربوط به نقل و انتقالات بانکی را نیز که به رغم رفع تحریمها هنوز بالاست به این ارقام افزود. به هر حال هزینههای بالای تولید در کشور از مهمترین چالشهای تاثیرگذار این حوزه است. از یک سو عدم بهروزرسانی تکنولوژی و روشهای تولیدی قدیمی و از سویی هزینههای مشخص برای نیروی انسانی، حمل و نقل و پایین بودن بهرهوری باعث شده قیمت تمام شده این محصول همچنان بالا باشد. این موضوع میتواند باعث شود بازارهای صادراتی ما با مشکلاتی در آینده روبهرو شوند. البته یکی از موضوعاتی که به نوعی برای صنعت فولاد شانس محسوب میشود پایین بودن قیمت برخی مواد اولیه همچون سنگآهن در بازار داخل است. مساله دیگر توجه عمده تولیدکنندگان ایرانی به تولید انواع فولادهای ساختمانی است؛ در حالی که فولادهای خاص در حال حاضر با سودآوری بالایی که به همراه دارند، میتوانند شرایط بهتری را برای فعالان این حوزه فراهم سازند. مشکل دیگر عدم حضور اثربخش بخش خصوصی در زنجیره فولاد بهعنوان یکی از بخشهای مهم اقتصادی است که از ضعفهای سیاستهای کلان ماست. هرچند که دولت تاحدی از حامیان این بخش است اما هزینههای بالای تولید در ایران بخش خصوصی را در رقابت نابرابر با بخش دولتی آسیبپذیر ساخته است.
برآوردها از روند کاهشی تقاضای فولاد در آینده حکایت دارد که یکی از دلایل آن افت تقاضا برای غول صنعتی دنیا یعنی چین است. به علاوه کاهش قیمت نفت در سالهای اخیر باعث شده بود قیمت فولاد در بازارهای جهانی با کاهش شدیدی روبهرو شود که این روند اصلاح شده و قیمتها به ارقام گذشته خود برگشتهاند. با این حال کشورهایی همچون چین، کره، ژاپن و هند صنعت فولاد خود را به امکاناتی برای کاهش هزینههای تولید مجهز کردهاند که این موضوع نیاز این کشورها را به فولاد وارداتی به شدت کاهش میدهد. این در حالی است که در گذشته بخش قابلتوجهی از فولاد تولیدی جهان به این کشورها صادر میشد، به همین دلیل بخشی از کاهش تقاضا در شرایط فعلی متوجه این موضوع خواهد بود. به همین دلیل تولیدکنندگان ایرانی باید به دنبال کسب بازارهای جدید برای صادرات محصولات خود باشند؛ بهخصوص اینکه انتظار میرود در سالهای آینده رشد تولید فولاد در کشور با روند افزایشی روبهرو شود. در این زمینه به عقیده کارشناسان باید زمینههای دسترسی به بازارهای جدید در دستور کار تولیدکنندگان قرار بگیرد.
فولاد منطقه در حال تغییر
مساله دیگر اما تغییر وضعیت در تولید فولاد در منطقه است. ایران فرصتهای مهمی برای صادرات فولاد به منطقه منا در اختیار دارد که از آن جمله میتوان به بازار مهم عراق اشاره کرد. با این حال تهدیدهای مهمی در این مسیر از دو جهت وجود دارد؛ نخست آنکه تولید فولاد از سوی برخی کشورهای منطقه در حال استارت خوردن است و دوم ظهور رقبایی همچون ترکیه و هند در بازارهای منطقه است.از این دو منظر باید گفت تولیدکنندگان فولاد شرایط نسبتا سختی در پیش خواهند داشت. در حال حاضر تولیدکنندگان چینی در تلاشند در عراق کارخانههای تولید فولادهای ساختمانی را گسترش دهند در حالی که ایران یکی از مهمترین تامینکنندگان نیاز این کشور بوده است یا عربستان قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ وابستگی خود را به نفت بهعنوان تنها محصول خود در گذشته کاهش دهد و در این رابطه حساب ویژهای روی صنعت فولاد باز کرده است.
به عقیده کارشناسان در گذشته چین یک رقیب جدی برای ایران بود که بازارهای عربی منطقه را تامین میکرد اما اکنون با تصمیمات جدید این کشور شاید در آینده دو مسیر جدید بازشود؛ نخست آنکه ممکن است رقبای دیگر برای ایران تراشیده شود که ترکیه این پتانسیل را دارد و دوم اینکه خود این کشورها به سمت تولید محصولات فولادی حرکت کنند که این اتفاق تا حدی افتاده است. با این حال ایران با توجه به قدمتی که در تولید فولاد دارد و میزان بالای فولاد تولیدی که رتبه چهاردهم را در جهان در اختیار دارد و دسترسی به منابع عظیم سنگآهن و زغال سنگ و منابع انرژی فراوان و ارزان از مزیتهای بسیار زیادی برخوردار است. البته متاسفانه کشورهای عربی منطقه از یک فرصت مهم در مقایسه با ایران برخوردارند و آن جذب سرمایهگذار خارجی است که در مقایسه با ایران سریعتر اتفاق میافتد. بازارهای سنتی ایران در حال حرکت به سمت تولید فولاد هستند. خوشبختانه ایران ظرف یکی دو سال گذشته توانسته با تصرف بازار اروپا جایگاه مناسبی را در اختیار بگیرد و اگرچه صادرات بالایی ندارد ولی همان میزان صادرات در حال چرخش به سمت بازارهایی باثبات است. در گذشته قطر یکی از خریداران فولاد ایران بود و اکنون در حال تلاش برای راهاندازی کارخانههای فولاد است. البته تحریم این کشور از سوی چهار کشور عربی منطقه اتکای مجدد این کشور را به ایران افزایش داده و کارشناسان معتقدند در این شرایط ایران باید به سمت سرمایهگذاری مشترک با قطر و البته سایر کشورهای منطقه حرکت کند. با این حال امارات و عربستان برنامهریزیهای دقیقتری برای تولید محصولات فولادی دارند و تمام این مسائل سهم ایران را تهدید میکند. در حال حاضر ایران ۵۰ درصد از تولید فولاد منطقه را در اختیار دارد و تراز تجاری مثبت ایران در بخش فولاد امتیاز مثبتی برای کشور ما محسوب میشود درحالیکه ۱۲ میلیون تن کسری تجاری فولاد در سال ۲۰۰۷ را شاهد بودیم.
در این رابطه کارشناسان میگویند ایران برای حفظ بازارهای صادراتی بهتر است برای هر محصول بازارسازی مجزایی داشته باشد و فولادسازان ایرانی به جای رقابت با یکدیگر در معدود بازارهایی که دارند به فکر کشف بازارهای جدید و حرکت به سمت محصولاتی متنوع باشند تا به این ترتیب با تولیدکنندگان خارجی رقابت کنند. کارشناسان حوزه فولاد با اشاره به اینکه طبق استانداردهای جهانی ۲۵ درصد از کل تولید میتواند به صادرات اختصاص داده شود، میگویند: این میزان صادرات شاید زمانی که بازارهای داخلی در رکود هستند به دست بیاید اما به نظر میرسد با به حرکت درآمدن بازارهای داخلی این میزان صادرات نیز از دست برود، اتفاقی که جبران آن بسیار دشوار خواهد بود، زیرا ورود به بازاری که رها شده است، سختتر خواهد بود.