فرمول جدید برای توسعه زنجیره ارزش
پروپیلن یکی از محصولات کلیدی پتروشیمیایی است که بهعنوان خوراک برای تولید پلیمرهای مختلف و محصولات میانی به کار میرود. مهمترین مشتقات این ماده عبارتند از پلیپروپیلن، آکریلونیتریل، پروپیلن اکساید، فنول، اکسوالکل، اسید آکریلیک، ایزوپروپیل الکل، الیگومرها و دیگر مواد واسط مختلف که در نهایت بهصورت مواد مورد نیاز صنایع الکترونیک، خودروسازی، ساختمانسازی، بستهبندی و نظیر آن مورد استفاده قرار میگیرند. پروپیلن بعد از اتیلن بهعنوان دومین ماده پایه پرمصرف صنعت پتروشیمی در دنیا محسوب میشود.
در بین محصولات پتروشیمی میتوان الفینها را بهعنوان یکی از ارزشمندترین مواد تولیدی در این صنعت به شمار آورد. اتیلن و پروپیلن با دارا بودن زنجیره ارزش وسیع و کاربردهای متنوع، از ارزشمندترین محصولات پتروشیمیایی محسوب میشوند. این در حالی است که در کشور نیز اقدامات قابل توجهی به منظور تولید این دو ماده انجام شده است ولی با کمی تامل میتوان دید که دلایل متعددی سبب شده است که تولید اتیلن از پروپیلن سبقت گرفته و روز به روز میزان تقاضا برای پروپیلن نیز در حال افزایش باشد و این در حالی است که در شرایط فعلی در کشورمان واحدهای تولیدی پایین دستی که مواد اولیه آنها پلیپروپیلن است، در مقاطعی از زمان با کمبود این محصول مواجه شدهاند.
علاوه بر این موضع در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت تولید، پلیپروپیلنها دچار چسبندگی قیمت هستند؛ به این معنا که قیمت آنها بالا و در حال رشد است و با تزریق مقطعی این محصول به بازار نیز قیمتها پایین نمیآید. علت هم آن است که بازار از کمبود این محصول مطمئن بوده و در برههای از زمان هم حاضر نیست کاهش قیمت را تحمل کند. در این گزارش سعی بر آن است که به مشکلات تولید این محصول و ارائه راهکارهای رشد تولید و عرضه آن بپردازیم. مساله مهم درخصوص پلیپروپلینها این است که حتی در صورت عدم صادرات، تولید داخلی این محصول در حد تامین نیاز داخل نیست و این در حالی است که مقرراتی هم درخصوص منع صادرات وجود ندارد. در این میان برخی خواستار ممانعت جدی صادرات این محصول هستند، ولی چون بخشی از پتروشیمیهای کشور در اختیار بخش خصوصی است، بدون داشتن قانون این امر امکانپذیر نیست.
به گفته بسیاری از کارشناسان مشکل پلیپروپیلنها در میان مدت (حدود ۲ سال) رفع نخواهد شد و علت هم آن است که انتظار میرود واحدهای جدید تولیدکننده پلیپروپیلن تا دو سال دیگر به بهرهبرداری برسند. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد ظرفیت تولید پلیپروپیلن داخلی در شرایط فعلی یکمیلیون و ۳۰۰ هزار تن است و این در حالی است که پروپیلن تولیدی (ماده اولیه و خوراک پلیپروپیلنها) چیزی حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تن است. مقایسه این ارقام نشانگر آن است که رقمی حدود ۶۰۰ هزار تن ظرفیت خالی برای تولید پلیپروپیلنها وجود دارد. در این وضعیت بازار همیشه نگران سمت تقاضا است و با کوچکترین مشکلی این تعادل به هم میخورد و با تزریق تناژ پایین این محصول به بازار این مشکل حل نخواهد شد و همیشه چسبندگی قیمت درخصوص این محصول وجود دارد. مشابه این وضعیت را در مشکل عرضههای پارسال PVCها نیز شاهد بودیم. بازار این محصول در سال گذشته در حدود ۵ ماه با کمبود عرضه مواجه بود و عرضههای ۱۰ هزار و ۱۵ هزار تنی در مقاطعی از زمان هم به مدد بازار نیامد و به نوعی چسبندگی قیمتی از بین نرفت و قیمتها پایین نیامد. علت هم آن بود که بازار میدانست این افزایش عرضه مقطعی است و بعد از مدتی همان آش و همان کاسه است.
اما در مهر ماه که پتروشیمی اروند به خط تولید برگشت، شرایط قیمتی PVCها بهبود یافت. نکته جالب و قابل توجه آنجا است که با برگشتن پتروشیمی اروند به خط تولید، عرضهای اضافه نشد اما خیال بازار از افزایش مقدار عرضهها راحت شد و این عامل سبب کاهش قیمت PVC در آن دوره شد. حال با این شرایط این سوال در ذهن متبادر میشود که برای رهایی از این وضعیت چه کنیم؟ در این خصوص دو راهحل وجود دارد؛ اگر بخواهیم مشکل بازار پلیپروپیلن در کمتر از دو سال حل شود، باید بهطور ویژه روی افزایش تولید پروپیلنها کار کنیم و در شرایط فعلی راهی جز تولید پروپیلن پالایشگاهی وجود ندارد. متاسفانه در کشور ما اشکال ریشهای در صنعت پتروشیمی وجود دارد که ما از ابتدا دو حوزه پتروشیمی و پالایشگاه را در لایه مدیریت و برنامهریزی حاکمیتی از هم جدا کردهایم. این در حالی است که این دو بخش در تولید هم دو عضو جدا شدنی نیستند؛ کما اینکه اساس کار پتروشیمی و پالایشگاه همراه با هم است. امروزه در جهان نیز این دو بخش به هیچ عنوان از هم جدا نبوده و کراکرهای پالایشگاهی تولیدکنندههای عمده مواد اولیه محصولات پتروشیمی هستند و غیر منطقی است که برای تولید مادهای همچون پروپیلن این دو بخش را از هم جدا کنیم. اگر به رصد عملکرد کشورهای اروپایی در تامین پروپیلن بپردازیم، شاهدیم که آنها پروپیلن خود را از پالایشگاه میگیرند و علت هم آن است که قیمت تولید پروپیلن آزمایشگاهی بسیار بسیار کم تر از دیگر روش هاست.
تامین مالی پروژههای تولید پروپیلنهای آزمایشگاهی رقمی بیش از ۵/ ۱ میلیارد دلار است و این در حالی است که اگر به رصد پروژههای اجرایی کشور بپردازیم، شاهدیم که جز چند پروژه که در بخش بالا دست صنعت نفت تعریف شدهاند و منابع نفتی برای تامین آنها در گیر شدهاند تا پروژه را جمع کنند، مورد دیگری یافت نمیشود و جمعبندی این موضوع ما را به این نتیجه میرساند که در شرایط فعلی نه توان مالی و نه تکنولوژی و نه مدیریت لازم برای تولید پروپیلنهای آزمایشگاهی وجود ندارد و انتظار تولید در کوتاهمدت از این راه سرابی بیش نیست. در شرایط فعلی پالایشگاه شازند در کنار فعالیتهای تولیدی خود چیزی حدود ۲ درصد پروپیلن تولید میکند و اگر استراتژی را در پیش بگیرد و تمرکز خود را روی آن بگذارد، با کمترین هزینه میتواند این رقم را به ۴ درصد برساند و با رفع نیاز ۵۰۰ هزار تنی این محصول مشکل این بخش را حل کند. البته این در حالی است که پروپیلن شازند که قبلتر مورد استفاده قرار میگرفت، به دلیل وجود ناخالصی در پتروشیمیها قابل استفاده نبود و پتروشیمیها از خیر خالصسازی و استفاده این محصول گذشتند و این امر موجب شد رقمی در حدود ۱۰۰ هزار تن از این محصول از چرخه تولید خارج شود. پس اگر سعی کنیم استراتژی خود را به تولید پروپیلنهای پالایشگاهی برسانیم، خیلی زودتر از تولید پروپیلنهای آزمایشگاهی به نتیجه میرسیم و مشکل را حل خواهیم کرد.
محور دیگری که باید روی آن کار شود، واردات این محصول است. واردات یکی از راهکارهایی است که در شرایط فعلی میتواند به مدد آمده و مشکل بازارها را بهطور مقطعی حل کند. اما مشکلی که در شرایط فعلی درخصوص واردات این محصول وجود دارد، مشکل قیمتگذاری است. هرگاه تنوع گرید در محصولی پایین باشد، به راحتی میتوانیم آن کالا را وارد کنیم و به راحتی روی آن محصول قیمت بگذاریم. مثل اتفاقی که درخصوص دی اتیلهگزانول افتاد و از سال ۹۳ به بعد با وارد کردن این محصول مشکلات مرتبط با آن برطرف شد. علت هم آن بود که وارد کردن چیزی در حدو ۵ تا ۶ هزار تن از این محصول و اعلام قیمتهای تلفیقی در کنار تولید داخلی کشور نیاز این بازارها را رفع کرد.
مشکلی که درخصوص پلیپروپیلنها و واردات این محصولات وجود دارد، این است که چیزی بیش از ۱۲۰ گرید از این محصول وجود دارد و نمیتوان بهطور مثال پلیپروپیلن الف را وارد کرد و قیمت آن را با پلیپروپیلن ب تلفیق کرد. علت هم آن است که اختلاف قیمتی برای گریدهای مختلف زیاد است و خریداران با قیمتهای تلفیقی به مشکل برمیخورند. به این ترتیب قیمتگذاری برای واردات این محصولات به مشکلی جدی تبدیل میشود. به همین دلیل چنین بر میآید که باید برای رفع نیاز این بازارها تولیدکنندهها در ابعاد کوچکی دست به واردات بزنند که البته در این خصوص هم مشکلاتی وجود دارد. مشکل آنجاست که مصرفکنندههای خرد، خواهان این محصول هستند و تقاضای بالایی ندارند و این امر باعث میشود نتوانند تخفیف آنچنانی بگیرند و این مساله باعث میشود شکاف قیمتی میان قیمتهای داخلی و خارجی برای این محصول بالاتر رود و اگر تولیدکنندهها بتوانند با هماهنگی هم تقاضای بیشتری را برای واردات این محصول داشته باشند، تا حدی میتوانند ضرب این مشکل را بگیرند. با این تفاسیر به نظر میرسد جهتگیری به سمت تولید پروپیلنهای پالایشگاهی و تعریف پروژههایی برای رفع ناخالصی پروپیلنهای تولیدی از پالایشگاههایی همچون شازند باید دغدغه زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی کشور باشد نه استارت پروژههای میلیارد دلاری تولید پروپیلنهای آزمایشگاهی که با توجه به شرایط کشور حداقل در کوتاهمدت راه به جایی نخواهد برد.
منبع : خبرگزاری دنیای اقتصاد